خداوندا دوستت دارم
خداوندا تو را شكر مي گويم بخاطر تمام آن چيز هايي كه به من داده اي
و بخاطر تمام چيزهايي كه به من نداده اي
تو را شكر مي كنم بخاطر آنكه حست مي كنم مي بينمت
بخاطر آنكه تو با مني
تورا شكر مي كنم بخاطر آنكه خدايي چون تو دارم
تو را شكر مي كنم بخاطر آنكه به درد هايم بدون ترحم - بدون لجاجت - بدون تنفرو بدون تمام آنچه كه ديگران دارند صبورانه گوش مي كني
تو را شكر مي كنم بخاطر آنكه مي ماني تا يادت كنم
مي ماني تا نگاهت كنم
مي ماني تا گريه كنم
تو را دوست دارم چون مرابراي خودم دوست داري
تو را دوست دارم كه برايم هر چه مي كني از روي عشق است
تورا دوست دارم كه مرا براي عشق آفريدي
تورا دوست دارم كه به انتظار لحظه اي نشسته اي تا خطايم را ببخشي
تو را دوست دارم كه برايم از من دلسوز تري
خدايا ترسم از آنكه غافل بمانم
تو در انتظار يك لحظه براي لطفي- ترسم از آن روزي كه به يك لحظه كه تو خواهي نرسم
خدايا تو به من آنچه خواسته ام دادي و آنچه كه نخواسته ام به مصلحتت عطا فرمودي
ترسم از آنكه شاكرت نباشم - ترسم از آنكه لطفت را نبينم و اسير منيات زندگي گردم
خدايا تو به من درسي از زبان بزرگانت دادي كه اگر مدام شكرت گويم باز هم كم خواهد بود
خدايا تو به ذهنم كلامي دادي كه اگر سالها سجده بر خاكت نهم كم خواهد بود
تو براي هر چه بهااي تعيين نموده اي خدايا بهاي اين همه كرمت چيست
خدايا چه كنم كه بر اين دل جز نام تو نباشد
خدايا چه كنم كه خوف اين دنيا مرا به جهالت نكشاند
خدايا چه كنم تا شوق عبادت بر قلبم مستولي گردد
خدايا چه كنم تا جز عشقت هر آنچه ديگر است از قلبم خارج گردد
خدايا چه كنم كه جز تو نبينم و جز و نسايم
خدايا چه كنم كه عشق بندگيت بر من پيشي گيرد
خدايا خداياخدايا خدايا چه كنم تا به بهترين شكل به تو رسم
مي دانم كه از مرگ هراس دارم ولي آن تنهاراه رسيدن به توست پس آن را بايد دوست بدارم
مي دانم كه ترس از جهل است
مي دانم كه ترس از عشق دنيا ست
مي دانم كه دنيا پيره زن بزك كرده است كه وصلش تنفر است
مي دانم مي دانم مي دانم
خدايا دوستت دارم
خدايا از تو طلب هدايت مي كنم
از تو طلب صبر مي كنم
از تو گدايي عشقت را مي كنم
خدايا در انتظار وصلم