بيش از سه سال انتخابات رياست جمهوري مي گذرد- در اين مدت هزينه هاي سنگيني پرداخت كرده ايم و تا پايان دوره همچنان پرداخت خواهيم كرد- ما در حال پرداخت هزينه سنگيني هستيم كه در آن يك عده آگاهانه يا نا آگاهانه تصميم به عملي گرفتند كه نتيجه آن حكومت نابخردان بر جامعه گشته است. كشور از تمام ابعاد به دوران دهه 60 انقلاب كه نكبت ترين دوران زندگي ما نسل سوخته هاست بر گشته - در خيابان امنيت نيست - هر كس به هر بهانه اي هر كاري كه دلش بخواهد مي كند - اعتياد بي داد مي كند - فحشا به پشت پنجره هر منزلي در حال سرك كشيدن است - فقر از پشت بام خانه ها نفوذ كرده است - بي اعتقادي كم كم از ژنهاي نهفته به بالفعل مي رسد- عشق ها دروغين گشته - ريا فضيلت گشته و ريش برتري - جوانان بيكار - متخصصين منفعل و گروهي نادان جايگزين - به راستي به كجا مي رويم؟ از هر طرف در محاصره ايم از داخل در محاصره جاهلان و از خارج در محاصره دشمنان و دوستان همين جاهلان- نمي دانم بايد تاوان چه چيزي را پس دهيم ! نمي دانم تا كي بايد اين ظلم و فساد در اين كشور ادامه داشته باشد - نمي دانم چرا كشوري با ثروت كنوني اش بايد اينقدر جاهل باشد - نمي دانم كي سياستمداراني همچون مصدق ظهور خواهند كرد كه منافع ملي را بر منافع شخصي ترجيح داده و بناي يك قانون درست را در اين كشور بگذارد - نمي دانم كي دين از لباس سياست خارج شده تا عابدان رياكار به معابد خود رفته و براي فريب دنيا آخرت مردم را به بازي نگيرند- نمي دانم كي شعور جايگزين احساس شده و خرد جمعي حاكم بر روح جامعه خواهد شد- نمي دانم كي ما در اين كشور نفس خواهيم كشيد - نمي دانم نمي دانم ...- از خدا وند تمناي هدايت و لطفت براي كشورم ايران دارم
Wednesday
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment