skip to main
|
skip to sidebar
جنگل هاي باراني
اين بلاگ شامل نوشته هاي مرد باراني است
Tuesday
من كيستم
كنار ساحلي نشسته ام
خورشيد را بدرقه مي كنم
تا بة آنجا كه سياهي نمايان شود
در اين گذر من كيستم
برگي كه زرد مي شود
و از شاخه به آهستگي بر زمين مي ريزد
..
سه شنبه 29 مرداد ماه سال 87
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
آرشيو مقالات
►
2010
(10)
►
09
(1)
►
08
(3)
►
07
(2)
►
06
(1)
►
05
(2)
►
03
(1)
►
2009
(9)
►
12
(1)
►
08
(1)
►
07
(2)
►
05
(1)
►
02
(1)
►
01
(3)
▼
2008
(54)
►
12
(5)
►
09
(1)
▼
08
(9)
ياد واره هاي كوتاه
هويت
قطره باران
دوازده سال گذشت
من كيستم
چرا ؟
صداي سكوت
من مانده ام وتو
تولد دخترم
►
07
(3)
►
05
(15)
►
02
(3)
►
01
(18)
►
2007
(9)
►
12
(6)
►
11
(1)
►
04
(2)
برچسب ها
اجتماعي
(2)
اجتماعی
(6)
ادبيات
(6)
بوي حسين
(4)
جامعه
(17)
خاطره
(3)
خانوادگی
(1)
داستانك
(5)
دعا
(3)
سرطان
(1)
سكوت
(1)
سهراب
(1)
طبيعت
(5)
عشق
(5)
كودكم
(5)
همسرم
(5)
هو يا علي
(6)
درباره من
محمد
طبيعت خدا را دوست دارم و بين تمام آنها جنگل و باران
View my complete profile
دوستان
ملودي هاي شبانه من
بلاگهایی که می خوانم
آق بهمن
خوابگرد
بوی بارون - قهوه - سیگار
سعید حاتمی
نامه هایی برای هیچکس
مرا آفرید آنکه دوستم داشت
صبح امید
هواداران دكتر عبدالكريم سروش
گزيده خاموشي از دنياي خاكي
غريبه اي نام آشنا
عصيان در 12 شب
و طهران خواب بود
وبلاگ هاي بروز شده
No comments:
Post a Comment