Thursday

چهارشنبه 19 دي ماه سال 86

بوي عشق مي آيد

تو شهر كه راه مي ري كم كم تغيير و تحولاتي رو حس مي كني
دارن داربست مي زنن
پارچه هاي سياه دور تا دور داربست ها رو پوشنده
كنار اين داربست ها علمي - چهل چراغي
بعضي جاها دارن چادر و تكيه ها رو آماده مي كنن
محرم داره آهسته آهسته وارد زندگيمون مي شه

محرم وسرما -خاطرات تكيه محل -بچه هاي فعال تكيه
آقا امشب بريم گروه زنجير زنها
آقا فردا بريم گروه سينه زنها
فرامرز امشب پرچم يا حسين تو داشته باش
علي امشب با لهجه خفنت خراب كاري نكني
بچه ها امشب همه شام مهمون من تو تكيه

آره الان كه از پهلوي تكيه ها رد مي شي
يكي عين خودت مي بيني كه سعي مي كنن مراسم آقا رو بنحو احسن انجام بدهند

آقا داره همه ما رومي بينه
اميدوارم كه در پايان اين ماه
به عشق برسيم
به درك برسيم
مكتب آقا رو بشناسيم
نگيم حسين و از پشت خنجر به عاشقان حسين بزنيم
عزاي حسين رو به مجلس تزوير و خرافه تبديل نكنيم

مجلس حسين رو با كارناوالي سياه اشتباه نگيريم
حسيني باشيم و حسيني فكر كنيم
آزاده باشيم و با آزادگي زندگي كنيم

اميدوارم خداوند در اين شبها هر آنچه خالصانه از دل عاشقان حسين بيرون مي آيد رو به حق بزرگي حضرتش از همه بپذيره

No comments: